وبلاگ شخصی من
وبلاگ وحید جنتی


نعمان گفت: تو توطئه گر هستی.تو دشمنی داری با خاندان علی. ول کن بگذار فردا این مطلب حل می شود. نقل می کنند


دشنام هم به مروان داد. امام از خانه ی نعمان بن بشیر ومقر حکومت آمد به منزل  سحرگاه با خاندان از بیراهه به سمت مکه


حرکت کرد  شیخ مفید در ارشاد می نویسد که تاریخ حرکت امام از مدینه به مکه در حدود بیست وهفت یا بیست وهشت


رجب بود. بعداز پنج روز در روز سوم ماه شعبان   حضرت به مکه وارد شد.


از سوم شعبان اینجا وقایع زیادی هست.ولی نمیشود یک شبه همه را گفت. از سوم شعبان تا هشتم ماه ذی الحجه چهار ماه


وپنج روز امام حسین در مکه است. وقایع زیادی هم در خارج مکه پیش آمده  مخصوصأ در عراق- که یک خصوصیت وبه


اصطلاح اروپایی ها یک کارکتر خاص اجتماعی دارند مردم کوفه وبصره- تشنجات و وقایعی رخ داده است وبه هر حال


وضع حکومت یزید متزلزل است.


حرکت امام از مدینه به مکه مسئله را در مدینه دچار اشکال کرده.مکه هم پیداست حرم خداست. از کوفه عده ی زیادی از


کسانی که با حکومت وخلافت یزید مخالف بودند نامه های متعدد نوشتند وامام حسین را دعوت کردند به کوفه که به آن جا


برود وبا او به عنوان امیرمومنان بیعت کنند. ملاحظه می کنید تا قبل از این دعوت قیام ابا عبدالله دربرابر یزید هیچ ارتباطی


به مردم کوفه ندارد. ارتباط قیام کربلا با مردم کوفه از این دعوت شروع می شود.


روز هشتم ذی الحجه  امام با عده ی زیادی از همراهان وبا تمام بستگان از مکه حرکت می کند. ظاهرأ امر این است که امام


می آید به کوفه تا با کمک مردم کوفه خلافت اسلامی را به دست بیاورد.این ظاهر امر است. ولی وصیت امام حسین در مکه


که نوشت وبه دست برادرش محمد حنفیه داد  هدف دیگری را نشان می دهد. من جمله ای از این وصیت را می خوانم .در آن


وصیت حضرت بعداز حمد وثنای الهی واظهار عقاید حقه چنین نوشت: آگاه باشید من از اینجا بیرون نمی روم برای این که


در میان امت اسلام فسادی به پا کنم. انگیزه من برای این قیام وحرکت این است که امت اسلام را دچار فساد می بینم .قیام


میکنم می روم به خاطر اصلاح امت . قیام میکنم به پا میخیزم در راه توریج نیکی ها ومبارزه با فساد وبدی ها. می خواهم


در میان امت اسلام همان روشی که پیغمبر   جد من وامیرمؤمنان علی  پدر من رفتار می کرد رفتار کنم. هدف خروج وقیام


ونهضت حسینی وحادثه ی کربلا این جا به صورت صریح وروشن در مکتوب امام در تاریخ ثبت شد.


درمیان راه وقایع زیادی دخ داد. تا نیمه ی راه- بلکه تا دو سوم راه- هنوز سیمای حرکت ابا عبدالله این بود که مردم کوفه از


او دعوت کرده اند.اباعبدالله ویاران واصحابش می آیند به کوفه تا آن جا فرمانروا بشوند. ولی در منزل ثعلبه دو نفر آمدند


خدمت امام عرض کردند: ما خبری داریم .علانیه بگوییم یا در جلسه ی سری؟ فرمود:نه  من چیز سری ندارم از اصحاب


ویاران خودم  علانیه بگویید.گفتند: ما در کمی پیش از این که به اینجا برسیم به یکی از مسافران که از کوفه می آمد برخورد


کردیم. مردبسیار مورد اعتمادی است.گفت: من از کوفه بیرون آمدم در حالی که مسلم بن عقیل نماینده ی حسین  هانی بن


عروه وعبدالله بن یقطر   بزرگ ترین وسرشناس ترین حامیان حسین در کوفه کشته شدند. حضرت فرمود:انا لله وانا الیه


راجعون.


در منزل بعد  در منزل اذیب   به حضرت خبر دادند فرستاده ی شما- حضرت از وسط راه قیس بن مسهر صیداوی را


فرستاده بود به کوفه که حرکت امام را اطلاع بدهد وقیس به دست عمال ابن زیاد گرفتارشدوکشته شد که آن هم داستان بسیار


آموزنده ای دارد- در منزل اذیب به حضرت خبر دادند فرستاده ی مخصوص شما به کوفه بدست عمال ابن زیاد کشته شد.



در منزل زباله امام همه ی کسانی را که با او بودند جمع کرد. درآن جا برای آنها صحبت کرد. خطابه ای خواند. بعداز حمد


وثنای الهی چنین فرمود: حوادث این طور است که می بینید.این حوادث این جور رخ داده وضع عوض شده بطور کلی .وضع


محیط عوض شده خوبی ها پشت کرده به مردم تلخی ها مستدام وپیگیر شده یک ته مانده ای  از این کاسه ی زندگی مانده


زندگانی پست بی ارزشی است   مثل چراگاه آفت زا  بیشتر از آن باقی نمانده.


بعد می خواهد اعلام کند چرا؟ چرا از نظر امام حسین زندگی دنیا ومحیط این قدر فاسد شده ؟ چون نان امام حسین توی


روغن نیست؟ چون زندگی امام تأمین نیست؟ نه! زندگی امام حسین تا آخرین لحظات با بهترین وجه تأمین می شده.چرا پس


زندگی برامام حسین تلخ است؟ به کام امام تلخ است؟ نمی بینید کسی به حق عمل نمی کند وکسی از باطل خودداری نمی کند


واز گناه خودداری نمی کند؟ بعدفرمود : اعلام میکنم – از همین جا عوض شده- هر مرد با ایمانی باید از حالا خودش را


برای مرگ آماده کند ومشتاق لقاء خدا باشد. اما من که پیشوای شما هستم   مرگ را برای خودم خوشبختی جاودان می بینم


وزندگی وهم زیستی با ستمگران را مایه ی تیرگی دل وجان .از این جا پایه واساس عوض شد.


مورخین نقل می کنند از همین جا امام فرمود هر کس می خواهد برود برود. هرکس به طمع زندگی با من آمده برود. بسیاری


از اطرافیان امام حسین رفتند .امام با زبده ی یاران و خاندان خودش از این جا حرکت کرد. حرکت کرد وآمد وآمد. روز دوم


محرم به کربلا رسید وآنجا خیمه زدو بعدهم لشگر این زاد به سر کردگی عمر بن سعد آمدند در کربلا وپیام ها رد بدل شد.


این جا همین را باید کوتاه گفت  حوالی غروب عده ای از سپاه عمر بن سعد آمدند به صورت تقریبأ حمله به سمت خیمه های


اباعبدالله . حضرت به برادرش عباس وعده ای از جوانان فرمود : بروید ببینید چه خبر است؟ این سرو صدا از کیست ؟


عباس برادرش با بیست نفر آمدند جلوی مهاجمین {وگفتند} چه خبر است؟ گفتند : ما دستور داریم یا از حسین برای یزید


بیعت بگیریم یا الان حمله کنیم .قدری نصیحت کردند وملامت کردند بعد حضرت عباس فرمود: پس بگذارید من برگردم پیش


اباعبدالله به او اطلاع بدهم ببینم چه تصمیمی می گیرند.گفتند : خیلی خوب برویدزود برگردید.


حالی غروب است. حضرت عباس آمد خدمت برادرشان.عرض کرد: آقا جان عده ای حمله کرده اند حرفشان هم این است  چه


کنیم؟ فرمود: برادر جان بروبه آنها بگو من امشب را فرصت می خواهم. فردا کار خودمان را با آنها یک سره خواهیم کرد.


من عشق وعلاقه ای مفرط به نماز وقرائت قرآن   عشق وعلاقه ای مفرط به مناجات با پروردگار دارم.دوست دارم شب قبل


از شهادت را با نماز وراز و نیاز با پروردگار بگذرانم. حضرت برگشت پیام آقا را فرمود  رفتند .گفتند بسیار خوب حساب


ما فردا.


بعد شاید کمی هوا تاریک شده بود.حضرت قبل از هر کار یک اقدام دیگر کرد.صحنه ای پیش می آید که باید نه تنها حسین


بن علی  حسین بی علی باشد بلکه باید تمام کسانی که در اردوگاه حسین هستند  حسین صفت باشند. مبادا باز در میان این


عده کسی باشد که فردا از فداکاری وجانبازی دریغ کند ولکه ی ننگی بر دامان مقدس این نهضت الهی باشد حضرت همه ی


آن ها را جمع کرد   خطابه ای خواند  حمدوثنا کرد خدا را . دراین جمله های حمد وثناء نکته های بسیار آموزنده ای هست.


خلاصه می کنم   بعد فرمود:من یارانی بهتر ووفادارتر از یاران خودم نمی شناسم قوم وخویش هایی نیکوکار تر وصله ی


رحم دارتر از قوم وخویش های خودم نمی شناسم خداوند از جانب من به همه ی شماها پاداش خیری بدهد .بعدفرمود: من


گمان نمی کنم دیگر روزی برای ما باقی مانده باشد از دست این مردم من از همه ی شما ها تشکر می کنم به همه ی شما


اجازه می دهم بروید   همه تان بروید از نظر من مجازید برای رفتن از جانب من نه سخت گیری هست ونه در مضیغه


ورودربایستی باشید نه عهد وپیمانی من از شما انتظار دارم .بروید شب وتاریکی شب رسید دیگر حالا شب است وتاریک


است چراغی هم که نیست بر گرده ی راهوار شب سوار شوید وبروید .بروید وجان خودتان را به سلامت ببرید.


امام می خواست دراین لحظه اعلام کند که از این ساعت به بعد به خاطر حسین هم دیگر نباید بجنگید .ای برادر من عباس  


فردا دیگر برای برادرت حسین یا خواهرت زینب نجنگ . من به عنوان قوم وخویش وبرادری از تو کمال سپاسگذاری را


دارم. این ها هم با من کار دارند  اگر می خواهی بروی برو. من از تو گله ندارم.اگر می خواهی  بمان ولی نه برای حسین


.برای هدف حسین وخدای حسین .این است آن سطح عالی روح قیام کربلا.


در سال گذشته من از نظر تقسیم بندی وارزش یابی ومقایسه سه نوع قیام را مطرح کردم وبررسی کردم وچیزهایی عرض


کردم .اگر فرصت می بود من حتی خلاصه ی آن ها را هم عرض کنم. آن وقت خوب معلوم می شد که تا کجا قیام اباعبدالله


اعتلا دارد. دراین قیام در خود اباعبدالله که مسئله از اول این طور بود  در همه ی افراد دیگر از کوچک و بزرگ که در قیام


شرکت دارند باید از لحظه که لحظه ی جانبازی است فقط یک هدف در نظر باشد وبس. خدا آئین خدا.اسلام وامت اسلام


ومصالح امت اسلام. البته این نهضت جاودان زنده می ماند. حالا خوب است این ها در پاسخ امام چه گفته باشند؟ بنی هاشم


که هرچه بگویند حق دارند. امام است وآقای آن ها است وبزرگ ترخاندان است و قوم وخویش است  وبه همه ی آن ها مهر


ومحبت کرده وهمه.


مسلم بن عوسجه  پیرمرد کوفی از جا برخاست.عرض کرد : آقا کجا برویم؟تورا کجا بگذاریم؟ چگونه برویم؟ من اگر کشته


شوم   جسدم سوزانده شود خاکسترم به باد داده شود   دوباره زنده زنده شوم   دوباره کشته شوم   اگر تا هفتاد بار این بلا


سرم بیاید  محال است از حمایت از تو وهدف تو دست بردارم. زهیر بن قین که در وسط راه به دعوت اباعبدالله به این


اردوگاه پیوسته برخاست گفت ای حسین بن علی! ما که تا این جا آمده ایم می دانیم برای چه آمده ایم .من اگر هزار بار کشته


شوم وخاکم بر باد داده شود از شمشیرزدن در راه تو وهدف تو دست نخواهم کشید.با این پاسخ ها معلوم شد در اردوگاه


حسین نامحرمی نمانده.


مورخین عمومأ در تاریخ خایشان نقل نکرده اند که حتی یک نفر بعداز این خطابه از اردوگاه حسین رفته باشد.معلوم میشود


در آن تصفیه ی اول تصفیه ی اساسی صورت گرفته بود.


سلام برتو باد ای اباعبدالله وسلام برا آن جان های پاک  که پیرامون تو حلقه زده اند .سلام خدا بر شما باد   تا ما هستیم وتا


شب و روزهست.



باالهی ! از تو توفیق می طلبیم ما نیز همیشه یارویاور عدل باشیم ودشمن آشتی ناپذیر ظلم وظالم .بارالهی ! از تو می خواهیم


امت اسلام را امتی سازی که در راهی که پیغمبر راهنمای بزرگت به آن ها نشان داده می روند ودراین راه از هیچ گونه


جانبازی وفداکاری دریغ ندارند.

 

 

وسلام علیکم ورحمته الله وبرکاته

 

 

 

.

 

 

 


شمع عشق بهترین هدیه برای یک دوست آموزش کوچک کردن شکم پس از زایمان بصورت تصویری و کامل

نظرات شما عزیزان:

ایران گویا
ساعت1:27---27 دی 1390
سایت ایران گویا بیش از هزار و چهارصد سایت برتر ایرانی و پربیننده را دسته بندی کرده و جهت سهولت کار به کاربران ایرانی ارائه نموده است
سایت های مختلف براساس موضوع رتبه بندی شده و در یک ستون قرار داده شده است و رتبه بندی سایت ها نیز براساس آمار بازدید جهانی هر سایت می باشد یعنی گلچینی از بهترین سایت ها
http://irangooya.ir/
معرفی بیش از چهل سایت ارائه دهنده وبلاگ ، ارائه دهنده قالب وبلاگ ، دانلود...و آشپزی....
چهل سایت بازی ... چهل سایت سرگرمی ...چهل سایت موبایل ... چهل سایت ورزشی...
یعنی باداشتن یک لینک ایران گویا هرآنچه که در اینترنت می خواهی نزد شماست


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا من را با عنوان وبلاگ وحید جنتی و آدرس http://vahidjam.lxb.ir/ لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک من در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.